محل تبلیغات شما

فیه مالا فیه پنجاه ساله  \

ایمان به امید

حساب جلسات از دستمان در رفته است و حالا زیاد هم به قول آن دوست خوش قریحه مان توفیقی !!!نمی کند

اساس بحث ایمان و بود و تحلیل بیانات شبستری و سروش که ایمان را از جنس امید دانسته بودند و انسان امروزی که در معرض بمباران بی ایمانی است امیدی به وجود غیب هست و این حد اکثر ظرفیتی است که از ایمان می توان انتظار داشت.اگرچه به گمان من همین امید هم مراتبی دارد و در همه ی مومنان به یک اندازه نیست.و از خلوص پایین تا بالا ترین درجات را می تواند شامل شودوبرای انسان امروزی پذیرفتنی می نماید.

 

اما

توسل ایشان به حافظ برای تحکیم نظر امروزین خود و این ادعا که بله حافظ نیز در چنین موضعی بوده است به قدری  هضم ناشدنی است که حضور بی حضور در جمع دوستان!!

اینکه شبستری می گویدخوانش  تکست را باید با توجه به کانتکست  به انجام رساندحرف کاملا درستی است که خودش آشکارا از آن عدول می کند و کانتکست کاملا خداباورانه و مومن به غیب حافظ را رها می کند و بیهوده دست و پا میزند  که مفهومی کاملا جدید را از دهان وزبان حافظ بیرون بکشد واو را هم عقیده و هم راه بداند و بیت هایی از قبیل

کس ندانست که منزلگه مقصود کجاست را

از زبان حافظ نشانه ای از ندانم دانی حافظ از موضوع غیب می داندو حجم عظیم متن غیب باورانه و مومنانه را به کناری مینهد.تا به خیالی واهی حافظ را همراه خود بداند.این رویکرد های مصادره به مطلوب محور شایسته ی عالمان نیست چون موجب تردید بیشتر درمورد آنها می شود.

محکوم کردن راقم این سطور به احساساتی بودن و جواب نویسنده را با تحلیل روانشناختی دادن هم ذره ای به وزن نظر مغالطه امیزسروش وشبستری نمی افزاید

واز این شگفت انگیز تر و سرسام آورتر تفسیر غزل عطار بود در این راستا که بسیار و هزار بسیار از وحید عزیز غریب و بعید بود

ای در میان جانم و جان از تو بی خبر

این جا جز آهی اصغر آسا نمی طلبد

در ضمن پیتزا با خمیرکلفت برای نویسنده باعث دل درد می شود

 

 

چیزی بده درویش را

خیرت فیه ما لا فیه

فیه نقد ما لاا فیه

حافظ ,هم ,غیب ,بی ,ایمان ,نمی ,است که ,و این ,انسان امروزی ,می کند ,می شود

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت شرکتی